نماینده - سید محمد موسوی بجنوردی در مراسم صحیفه خوانی در جماران در قالب یک گفت و گو ادعایی را مطرح کرده است که کاملا عجیب و تاسف بار به نظر می رسد.

عجیب از آن رو که کاملا و به صورتی آشکار خلاف فرمایش صریح امام خمینی را نشان می دهد که صوت و فیلم و متن آن موجود و در صحیفه امام نیز منتشر شده و تاکنون نیز از سوی نهادهای مربوطه تکذیب نگردیده است و تاسف بار از آن رو که موسوی بجنوردی که لباس روحانیت به تن دارد شوربختانه به این راحتی دروغ گفته و مرتکب فسق علنی می شود ...

موسوی بجنوردی می گوید : «امام حکم شاه را حبس ابد اعلام کردند؛ فرمودند: «ما به چشم مان ندیدیم که کسی را کشته باشد. ایشان آمر به قتل است.»؛ ببینید، مذاق امام این بود»

این ادعا چنان عجیب است که بارها و بارها آن را خواندم تا شاید اشتباهی در فهم آن مرتکب نشده باشم ...شاید حکم اعدام برای شاه آن هم از سوی امام خمینی موضوعیتی برای امروز نداشته باشد ولی فهم این نکته که اصلاح طلبان چه مدل انسان هایی هستند ضروری است ...

وی در تکمیل این ادعا می گوید :« من شب ها در پاریس می خوابیدم. آن جا روزنامه ای عربی با عنوان «السفیر» به چاپ می رسید. یک روز دیدم مصاحبه ای با امام انجام داده و این پرسش را مطرح کرده بود که در صورت پیروزی، شما با شاه چه می کنید؟ امام در پاسخ فرموده بودند که اقل عقوبتش حبس ابد است. من همیشه صبح ها بعد از نماز از پاریس می رفتم نوفل لوشاتو خدمت امام. بعد از خواندن آن روزنامه، همان اول صبح رفتم خدمت امام. ایشان پرسیدند، خبری شده؟ من هم گفتم، بله. در روزنامه صبح امروز خواندم که شما اقل عقوبت شاه را حبس ابد عنوان کردید. ایشان فرمود: «ما به چشم مان ندیدیم که کسی را کشته باشد. ایشان آمر به قتل است.» خب اگر قرار است کسی مفسد باشد، شاه که دیگر فرد اکمل و اتم آن است.»

در این زمینه اسناد فراوانی وجود دارد که کذب سخنان موسوی بجنوردی را به عیان نشان می دهد که تنها به یک نمونه بسنده می کنیم که چون صد آمد نود هم پیش ما است ...

امام خمینی ۲۸بهمن ۱۳۵۷در دیدار با گروه پژوهش های ملی و اجتماعی با اشاره به این نکته که هیچ کشوری حاضر به پذیرش شاه نیست فرمودند :  شما دیدید كه اولي كه این نهضت پیش آمد، امریكا با آن شدت دنبال اینكه خیر، من چه خواهم كرد! چه خواهم كرد! و دیگران، انگلستان هم همین طور...بعد كه ملت پافشاري كرد، كم كم اینها یكي یكي عقب زدند. به قدري عقب زدند كه الآن این محمدرضا در رباط است! حالا نمي‎دانم كجاست. كسي راهش نمي‎دهد! ممالك یكي یكي مي‎آیند مي‎گویند ما نمي‎توانیم تو را حفظ كنیم! به اینجا رسید كه راهش نمي‎دهند! ان‎شاءاللّه‎ راهش ندهند.

رهبر انقلاب ادامه داد : ما خودمان راهش مي‎دهیم! بگذار بیاید و در یك محكمۀ عدلي محاكمه بشود و اموال مردم را بدهد. اول هم كه آمد نباید بكشند او را، باید اموال را از او بگیرند؛ اموال مردم را بدهد. بعد هم اگر مجازات قتل است، مجازاتش كنید. و هست حتماً! رک صحیفه امام ، جلد ۶، صفحه ۱۷۲

توجه بفرمائید ؛ امام خمینی به صراحت می فرمایند باید شاه به ایران عودت داده شود تا محاکمه و اعدام شود چون حکم او قطعا اعدام است و موسوی بجنوردی می گوید : امام معتقد به حکم اعدام شاه نبودند ...

از سوی دیگر موسوی بجنوردی می گوید امام فرموده بودند اقل حکم شاه حبس ابد است یعنی کف حکم شاه از نظر امام حبس ابد بوده و حال ایشان چگونه از این سخن مخالفت با حکم اعدام شاه را استنباط کرده است سخن دیگری است که به اجتهاد بجنوردی و دوستانش باز می گردد که در آن حوزه سخنی نیست ...

از نکته فوق الذکر که بگذریم به این ادعای موسوی بجنوردی می رسیم که می گوید :«اصلا امام حکم اعدام برای مفسد فی الارض را قبول نداشت. استفتاء کردم آیا قاچاقچیان مواد مخدر مستحق اعدام هستند یا خیر؟ فرمودند: «چنان چه حمل اسلحه، شرارت و فساد کنند.»

و این ادعا را با یکی از فرمایشات انقلابی حضرت روح الله مقایسه می کنیم تا دروغ موسوی بجنوردی عیان تر از پیش نشان داده شود .

امام خمینی ۲۶ مرداد ماه سال ۱۳۵۸ در جمع گروهی از مردم با اشاره به توطئه گروهک های مفسد از این که با این افراد انقلابی برخورد نشده انتقاد کرده و می فرمایند : اما اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد، و دولت انقلابی و ارتش انقلابی و پاسداران انقلابی، هیچ یک از اینها عمل انقلابی نکردند و انقلابی نبودند. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این‌سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم، و چوبه‌های دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمتها پیش نمی‌آمد. من از پیشگاه خدای متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر می‌خواهم، خطای خودمان را عذر می‌خواهم. ما مردم انقلابی نبودیم، دولت ما انقلابی نیست، ارتش ما انقلابی نیست، ژاندارمری ما انقلابی نیست، شهربانی ما انقلابی نیست، پاسداران ما هم انقلابی نیستند؛ من هم انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم، اجازه نمی‌دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام می‌کردیم. تمام جبهه‌ها را ممنوع اعلام می‌کردیم. یک حزب، و آن «حزب الله»، حزب مستضعفین. و من توبه می‌کنم از این اشتباهی که کردم، و من اعلام می‌کنم »

حال باید از دروغ گویان و دغلکاران پرسید ادعای شما را باور کنیم یا فرمایشات امام را که در صحیفه امام موجود و فیلم و صوت آن نیز قابل دستیابی است ؟!

البته موسوی بجنوردی ادعاهای کذب دیگری را نیز در باره شهید مظلوم لاجوردی مطرح کرده اند که بررسی آن ها نیاز به مجال دیگری دارد که در وقت مقتضی به آن ها اشاره خواهد شد .

و نکته پایانی !

از موارد فوق که بگذریم به این نکته اصلی می رسیم که سران و اصحاب فتنه در سال ۸۸ بارها و بارها رئیس جمهور قانونی وقت کشور را به دروغ گویی متهم کردند که در این فرصت به صحت و سقم آن نمی پردازیم ولی آیا می توان پرسید که چرا خود این حضرات به این راحتی دروغ می گویند و از دروغ گویی نیز لذت می برند؟!